دیرآمدی عزیز
دیرآمدی عزیز شب پیش مرده ام
چندین هزار مرتبه در خویش مرده ام
هیچ آتشی به کلبه متروک من نماند
عمری ست زیر پنجه تشویش مرده ام
این بار چندم است که تشییع می شوم
از سالیان دور کم و بیش مرده ام
عنوان پوچ « زندگی شاعرانه» را
بر خویش بسته قافیه اندیش مرده ام
شعرم شناسنامه عشقم قبول کن
برگی ست سبز، تحفه درویش، مرده ام
از دورها سیاهه ارواح می رسند
لب وا کنم به فاتحه خویش مرده ام
نظرات شما عزیزان: