سرمای تنهایی
” سرد است و من تنهایم “
چه جمله ای !
پر از کلیشه
پر از تهوع
جای گرمی نشسته ای و می خوانی :
” سرد است …. “
یخ نمی کنی .
حس نمی کنی .
که من برای نوشتن همین دو کلمه
چه سرمایی را گذراندم
نظرات شما عزیزان:
قایقی کاغذی میسازم و به آب می اندازم میخواهم سوار بر زورق کاغذی ام به سوی تو بیایم ازراه رودی که از چشمه ی چشمان من به دریای دل تو میریزد
” سرد است و من تنهایم “
چه جمله ای !
پر از کلیشه
پر از تهوع
جای گرمی نشسته ای و می خوانی :
” سرد است …. “
یخ نمی کنی .
حس نمی کنی .
که من برای نوشتن همین دو کلمه
چه سرمایی را گذراندم
نظرات شما عزیزان:
| |
وب : | |
پیام : | |
2+2=: | |
(Refresh) |
<-PollItems->
خبرنامه وب سایت:
آمار وب سایت:
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 75
بازدید ماه : 1017
بازدید کل : 38352
تعداد مطالب : 402
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1