گریه هایم
تنها شاهد اشک های شبانه ام همین صفحه سفید و جوهر سیاه است
هرگز نخواستم كسی این لحظه های نا آشنا وفروریختن اشک را بر گونه هایم ببیند
همیشه بالش سکوت رازیر سر هق هق تنهایی ام گذاشتم
تا کسی صدایم را نشنوداما تو تو که از گریه های پنهانی من باخبری
چه کنم گاهی همین گریه های گهگاه جای خالی تو رادر غربت لحظه هایم پر می کند
نظرات شما عزیزان: